راهنمای مقدماتی برای ایجاد سرنخهای بازاریابی به شیوه ی درونگرا
همهی ما تجربه کردهایم که زمانی که غرق در کار موردعلاقهمان هستیم تلفن زنگ میخورد و شخصی در آنسوی خط با پشتکار تمام میخواهد توضیحات طولانی و خستهکنندهای را دربارهی کالا یا خدمتی به ما بدهد. در اینجاست که بحث ایجاد سرنخهای بازاریابی مطرح میشود. ایجاد سرنخهای بازاریابی راهحلی است که شرکت یا مجموعهی شمارا از انجام این کار خسته کنند و آزاردهنده برای کاربران، نجات میدهد.
در این مقاله در ابتدا، “سرنخهای بازاریابی” را تعریف میکنیم و پسازآن به مواردی چون: ایجاد سرنخهای بازاریابی به چه معناست؟ چرا به ایجاد سرنخهای بازاریابی نیاز داریم؟ شخصی که بهعنوان سرنخ انتخاب میشود باید دارای چه شرایطی باشد؟ چگونه سرنخهای بازاریابی را ایجاد کنیم؟ و چرا ایجاد سرنخهای بازاریابی درونگرا کارآمدتر از صرفاً خریدن این سرنخها محسوب میشود؟
سرنخ بازاریابی چیست؟
سرنخ بازاریابی به شخصی گفته میشود که به روشها و اشکال گوناگون، جذب کالا یا خدمات شرکت شما شده است. بهبیاندیگر، برای ایجاد سرنخهای بازاریابی، بهجای تماس تلفنی و ایجاد مزاحمت برای مخاطب عام، با کاربرانی که از پیش کالا یا خدمات شمارا جستجو نمودهاند ارتباط برقرار میکنید.
برای مثال، کاربری را در نظر بگیرید که در مورد تعمیر قطعهای از اتومبیل خود در اینترنت جستجو میکند و مقالهای را در این مورد مطالعه میکند، در این صورت اگر شخصی از مجموعهای که آن مقاله را در وبسایت خود قرار داده است با او تماس بگیرد و خدمات آن مجموعه را معرفی کند، برای آن کاربر بسیار خوشایندتر از این است که بیهیچ مقدمهای، احتمالاً درزمانی نامناسب با او تماس گرفته شود و خدمات یا کالایی که احتمالاً به آنها نیاز ندارد به او معرفی شود.
علاوه بر این، در این شیوه، شرکتها میتوانند از نحوهی جستجوی کاربران، اطلاعات مفیدی را درزمینهٔ چگونگی برقراری ارتباط با آنها و شناسایی نیازهای آنها به دست آورند.
ایجاد سرنخهای بازاریابی چیست؟
به فرایند جذب کاربران اینترنتی به شیوهای که در مورد آن توضیح داده شد، ایجاد سرنخهای بازاریابی گفته میشود. این اصطلاح یا فرایند تا حدی برای افرادی که با آن آشنایی ندارند گیجکننده است، بهتر است اینگونه توضیح دهیم: ایجاد سرنخهای بازاریابی به فرایندی گفته میشود که بهواسطهی آن، کاربران را به شیوهای طبیعی جذب حرفهی خود کنیم و در آنها تمایل به کسب اطلاعات بیشتر درزمینهٔ ی خدمات خود را به وجود آوریم؛ در این صورت است که کاربران طبیعتاً در مسیر سفارش خدمات یا خرید کالای موردنظر قرار میگیرند. این تعریف دقیق ایجاد سرنخهای بازاریابی است.
چرا به ایجاد سرنخهای بازاریابی در حرفهی خود نیاز داریم؟
زیرا در صورت ایجاد گرایش طبیعی در کاربران، آنها هستند که تلاش میکنند با شما ارتباط برقرار کنند؛ بنابراین رابطهی تجاری از سوی متقاضی آغاز میشود و این سبب میشود که آنها با خاطری آسودهتر و اعتماد بیشتر، در مسیر سفارش خدمات یا خرید کالای شما قدم بردارند.
در میان کل مراحل بازاریابی درونگرا، ایجاد سرنخهای بازاریابی در مرحله دوم، پس از مرحلهی جذب مخاطب قرار میگیرد. همانطور که در نمودار زیر مشاهده میکنید این مرحله، یکی از مراحل اولیه و ضروری برای موفقیت در مسیر فروش کالا یا ارائهی خدمات است.
تحت چه شرایطی میتوان یک کاربر را بهعنوان سرنخ بازاریابی محسوب کرد؟
همانطور که پیشازاین گفته شد سرنخ بازاریابی به شخصی گفته میشود که به روشها و اشکال گوناگون، جذب کالا یا خدمات شرکت شما شده باشد. اصولاً فرایند تبدیل یک کاربر به سرنخ بازاریابی، بهواسطهی جمعآوری اطلاعات امکانپذیر است. این اطلاعات میتواند از طریق نتایج بهدستآمده از تقاضانامهای که یک متقاضی کار برای شغل خاصی تکمیل نموده است، یا فرمی که شخصی برای دانلود یک محتوای آموزشی مانند: ایبوک، پادکست، ابزار و غیره پرکرده است، جمعآوری شود.
در ادامه به تبیین تعدادی از روشها و شیوههای گوناگون جذب مخاطبان و تبدیل آنها به سرنخهای بازاریابی میپردازیم. همانطور که خواهیم دید، در هریک از این شیوهها میزان اطلاعات جمعآوریشده در مورد کاربران و همینطور میزان علاقهی آنها به محصولات یا خدمات شما متفاوت است و درنتیجه شرایط این کاربران در هر یک از این شیوهها، برای تبدیل به سرنخهای بازاریابی متفاوت است. این شیوهها عبارتاند از:
- تقاضانامهی شغلی: هر شخصی که برای شغل خاصی فرمی را پر میکند، اطلاعات شخصی بسیاری را به اشتراک میگذارد زیرا تمایل دارد که برای شغل مورد تقاضای خود، در نظر گرفته شود. تکمیل کردن چنین فرمی توسط کاربر، نشاندهندهی میزان علاقهی او به حوزهی موردنظر است که این، یکی از شرایط ایدهآل تبدیل این کاربر به سرنخ بازاریابی برای شرکتی که آن فرصت شغلی را فراهم نموده است، میباشد.
- کالابرگ: برعکس تقاضانامهی شغلی، شما اطلاعات بسیار کمی را میتوانید دربارهی کسی که بهطور اتفاقی به تبلیغات کالابرگی شما برمیخورد، کسب کنید. اما اگر ازنظر کاربران کالابرگ شما دارای ارزش باشد، احتمالاً نام و ایمیل خود را برای شما به اشتراک خواهند گذاشت تا آنها را در جریان سایر کالابرگهای آنلاین خود بگذارید. اگرچه این اطلاعات اندک است اما برای اینکه شرکت شما سرنخهای بالقوه را شناسایی کند کافی است.
- محتوا: استفادهی کاربران از کالابرگهای آنلاین شما و اشتراکگذاری ایمیلشان با شما، بهطور مستقیم نشانگر تمایل آنها به محصولات یا خدمات شماست، اما در مورد محتواهایی مانند کتابهای آموزشی یا وبینارها نمیتوان نظر قطعی داد. بنابراین برای اطمینان از این موضوع باید اطلاعات بیشتری به دست آورد، اطلاعاتی که بتواند به نمایندهی فروش، در مورد میزان علاقهی کاربران به کالا یا خدمات موردنظر، آگاهی لازم را بدهد.
این مثالها بهطور مشخص نشان میدهند که ایجاد سرنخهای بازاریابی تا چه حد از شرکتی به شرکت دیگر، و از فردی به فرد دیگر متفاوت است. بنابراین برای اینکه مشخص کنید که تمایل کاربران به محصولات یا خدمات شما واقعی و معتبر است یا نه، به اطلاعات کافی نیاز دارید؛ اما اینکه چه میزان اطلاعات، اطلاعات کافی محسوب میشود، به تجارت شما بستگی دارد.
به تصویر زیر توجه کنید. در سمت چپ تصویر به معرفی اجمالی گزارشی از شرکت گارتنر پرداختهشده است، و در سمت راست تصویر فرمی را قرار دادهاند که کاربر میتواند با تکمیل آن کل گزارش را بهصورت رایگان دانلود کند.
این فرم متشکل است از: نام کامل، ایمیل، شرکت، سمت شغلی، کشور و ایالت. در ادامه به توضیح این موارد میپردازیم.
- نام کامل: برای ارتباط با سرنخ بالقوه به نام کامل او نیاز داریم.
- ایمیل: با دانستن ایمیل آدرس کاربر، میتوانید با او از طریق کمپینهای ایمیلهای تجاری خود در ارتباط باشید.
- شرکت: این بخش به شما این امکان را میدهد که اطلاعات لازم را در مورد شرکتی که کاربر در آن مشغول است به دست آورید و تمایلات مشترک خود با آن شرکت را درزمینهٔ همکاری (یا تجارت عمده) شناسایی کنید.
- سمت شغلی: سمت شغلی کاربر تعیینکنندهی شیوهی ارتباط شما با اوست، برای مثال سهامدار یک شرکت مسلماً دیدگاه خاص خود را نسبت به پیشنهادات شما بخصوص درزمینهٔ تجارت عمده با شما خواهد داشت.
- کشور و ایالت(یا شهر): اطلاعات مکانی، به شما در هدایت صحیح کاربر به سمت محصولات یا خدمات و تیمهای فروش متناسب با شرایط او ، کمک میکند.
درصورتیکه اطلاعات دقیقی دربارهی موارد ذکرشده به دست آورید، قدم بزرگی در مسیر تبدیل کاربر به سرنخ بازاریابی برداشتهاید!
پروسهی تبدیل کاربران به سرنخهای بازاریابی چگونه است: روشهای ایجاد سرنخ بازاریابی
حال که نسبت به جایگاه پروسهی “ایجاد سرنخهای بازاریابی” در میان “روشهای بازاریابی درونگرا” آگاهی پیداکردهایم، به مؤلفههای تشکیلدهندهی این فرایند میپردازیم.
بازدیدکننده: به شخصی گفته میشود که از طریق یکی از کانالهای بازاریابی شما مانند: وبسایت، وبلاگ، صفحات اجتماعی و غیره با تجارت شما آشنا شده است. هر یک از این کانالها نیاز به یک دکمهی فراخوان یا CTA دارد.
دکمهی فراخوان یا CTA: به هر تصویر، دکمه یا پیامی که کاربر را به انجام عملی خاص یا وارد شدن به آدرس اینترنتی ضمیمهشده ترغیب نماید دکمهی فراخوان گفته میشود. درزمینهٔ ایجاد سرنخهای بازاریابی، این دکمه، کاربر را به یک صفحهی هدف راهنمایی میکند.
صفحهی هدف: به صفحهای در فضای مجازی گفته میشود که بازدیدکننده برای دستیابی به هدفی خاص به آن هدایت میشود. درحالیکه این صفحه در موارد بسیاری بهکاربرده میشود، یکی از پرکاربردترین موارد استفاده از آن، ایجاد سرنخهای بازاریابی از طریق فرمهاست.
فرمها: به لحاظ فنی میتوانند در هرجایی از وبسایت شما قرار داده شوند، اما پرکاربردترین موارد استفادهی آنها در صفحهی هدف است. فرمها از بخشهایی تشکیلشدهاند که بازدیدکننده درازای دریافت آفری از سوی شرکت شما، آن را تکمیل مینماید.
آفر: به پیشنهاد ارزشمندی که توسط سایت شما، به بازدیدکننده ارائه میشود، آفر گفته میشود. آفر شما باید آنقدر برای کاربر ارزشمند باشد که درازای آن اطلاعات شخصی خود را در اختیار شما قرار دهد.
همانطور که مشاهده میکنید این مؤلفهها بهطور پیوسته باهم در ارتباطند. با بهکارگیری همزمان و هماهنگ این مؤلفهها در حرفهی خود میتوانید از طریق کانالهای مختلف بازاریابی، بازدیدکننده را بهسوی صفحهی هدف خود هدایت کنید، و درازای ارائهی آفری ارزشمند، او را به تکمیل فرم موردنیازتان ترغیب نمایید. در این صورت است که میتوانید به شیوهای کارآمد نسبت به ایجاد سرنخهای بازاریابی اقدام کنید.
چرا خرید سرنخهای بازاریابی به نفع تجارت ما نیست؟
بازاریابها و نمایندگان فروش تمام تلاش خود را میکنند که در کمترین زمان ظرفیت فروش خود را به حداکثر ممکن برسانند؛ بنابراین برای آنها همیشه این وسوسه وجود دارد که با صرف زمان و انرژی کمتر و البته هزینهی بیشتر سرنخهای بازاریابی را بهصورت یکجا خریداری کنند تا اینکه بهمرورزمان و به روال طبیعی به ایجاد آنها بپردازند. اما چرا این کار به نفع شما نیست؟
پیش از همهچیز باید این نکته را در نظر گرفت که سرنخهای خریداریشده احتمالاً هیچگونه آگاهی نسبت به حرفهی شما ندارند. معمولاً این سرنخها زمانی که بهمنظور خاصی در سایت دیگر ثبتنام میکردهاند، بهطور خودکار وارد سایت شما شدهاند و هیچگونه قصدی برای شرکت جستن در فعالیتهای سایت شما و دریافت اطلاعات در مورد حرفهی شما نداشتهاند. بنابراین آنها تمایلی برای دریافت پیامهای شما ندارند و ممکن است با فرستادن پیام، برای آنها مزاحمت ایجاد کنید. بهعبارتدیگر، اگر این کاربران هرگز به سایت شما وارد نشده باشند و تمایلی به محصولات، خدمات یا کل تجارت شما نشان نداده باشند، پس احتمالاً پیامهای شما برای آنها ناخوشایند خواهد بود. در این صورت احتمال اسپم کردن ایمیلهای شما توسط کاربران وجود دارد و این شمارا با خطر بزرگی روبرو میکند، زیرا زمانی که کاربر پرچم اسپم را روی ایمیل شما کلیک کند، نهتنها صندوق دریافت ایمیل آنها ایمیلهای بعدی شمارا مستقیماً به پوشهی اسپم میفرستد، بلکه این کار سبب میشود که شرکت فرستندهی ایمیل هم، این نوع ایمیلها را فیلتر کند. وقتی تعداد زیادی از کاربران ایمیل شمارا اسپم کنند، شرکت شما داخل لیست سیاه قرار میگیرد و این لیست با سایر شرکتهای فرستنده ایمیل هم به اشتراک گذاشته میشود. خارج شدن از این لیست بسیار دشوار است و بعلاوه قابلیت تحویل ایمیلهای شما و اعتبار آی پی (نشانی پروتکل اینترنتی) شما هم زیر سؤال خواهد رفت.
بنابراین بیشک همیشه ایجاد سرنخهای بازاریابی به نفع شماست.
گرایشها و معیارهای ایجاد سرنخهای بازاریابی
زمانی که تصمیم میگیرید برای ایجاد سرنخهای بازاریابی اقدام کنید، چگونه باید در این زمینه با سایر شرکتها در تجارت خود رقابت کنید؟ ایجاد چه تعداد سرنخ بازاریابی برای حرفهی شما کافی و لازم است؟
اگر اطلاعات درستی نسبت به تجارت خود نداشته باشید بهسختی میتوانید از کارآمد بودن استراتژیهای خود برای ایجاد سرنخهای بازاریابی، اطمینان حاصل کنید. با استفاده از این اطلاعات میتوان به مجموعهای از دادهها در مورد بازدیدکنندگان، سرنخهای بازاریابی، فرصتهای تجاری، مشتریان و درآمدها دستیافت.
آمار نشان داده است که ۷۴درصد از شرکتهایی که نتوانستهاند به اهداف مالی خود دست پیدا کنند، اطلاعات کافی در مورد بازدیدکنندگان، سرنخهای بازاریابی فعال، سرنخهای بازاریابی بالقوه و فرصتهای فروش در حیطهی کاری خود نداشتهاند و ۷۰ درصد آنها، کمتر از ۱۰۰ سرنخ بازاریابی را در ماه ایجاد کردهاند. تنها ۵ درصد از شرکتها توانستهاند بیش از ۲۵۰۰ سرنخ بازاریابی در ماه ایجاد کنند.
هزینهی هر سرنخ در تجارتهای مختلف
کمترین هزینهی گزارششده بابت هر سرنخ بازاریابی متعلق به رسانهها و انتشارات است: حدود ۱۱ تا ۲۵ دلار. و بیشترین هزینهی گزارششده مربوط به شرکتهای نرمافزاری، فناوری اطلاعات و خدمات، آژانسهای بازاریابی و شرکتهای خدمات مالی و اقتصادی است: حدود ۵۱ تا ۱۰۰ دلار.
بدیهی است که هرچه درآمد سالانهی یک شرکت بیشتر باشد، توانایی بیشتری برای ایجاد سرنخهای بازاریابی دارد. همانطور که در محور زیر میبینید ۸۲ درصد از شرکتهایی که درآمد سالانهی آنها ۲۵۰ هزار دلار یا کمتر است، در هرماه کمتر از ۱۰۰ سرنخ بازاریابی ایجاد کردهاند درصورتیکه تنها ۸ درصد از شرکتهایی که درآمد سالیانهی آنها ۱ میلیارد دلار است، این میزان سرنخ را تولید کردهاند. بنابراین تفاوت شدیدی میان دو سر یک طیف در محور زیر وجود دارد.سرنخهای ایجادشده در هرماه بهوسیلهی درآمد سالانه
سرنخهای ایجادشده در هرماه
طبق یافتههای ما ۵۸% شرکتها ۵۰۰ سرنخ یا کمتر و ۷۱% آنها ۱۰۰۰ سرنخ یا کمتر در ماه ایجاد کردهاند. همانطور که پیشازاین دیدیم، شرکتهایی که بیشترین موفقیت را کسب کردهاند همانهایی هستند که بیشترین سرنخ را تولید کردهاند.
در نمودار زیر مشاهده میکنیم که تعداد کارمندان و اندازهی شرکت تا چه حد میتواند در تعداد سرنخها تأثیر بگذارد:
نرم افزار ایجاد سرنخ بازاریابی
طبق یافتههای ما موفقترین تیمهای بازاریابی از یک سیستم معتبر برای ساماندهی و ذخیرهی اطلاعات سرنخها استفاده میکنند: ۴۶% از Google Doc ، ۴۱% از نرمافزار اتوماسیون بازاریابی، و ۳۷% از نرمافزار مدیریت ارتباط با مشتری یا CRM
توصیههایی برای کمپینهای ایجاد سرنخهای بازاریابی
اگر یک کمپین ایجاد سرنخهای بازاریابی را در نظر بگیریم، بخشهای فعال بسیاری در آن وجود دارند. مشکل میتوان گفت که کدام بخش، کار خود را بهدرستی انجام میدهد و کدام بخش احتیاج به بازبینی دارد. یک سیستم نرمافزاری ایجاد سرنخهای بازاریابی معتبر و حرفهای به چه چیزهایی احتیاج دارد؟
از ابزارهای ایجاد سرنخهای بازاریابی مناسب استفاده کنید
همانطور که در نمودار بالا مشاهده کردید بیشتر تیمهای بازاریابی موفق از یک سیستم معتبر برای ساماندهی و ذخیرهی اطلاعات سرنخها استفاده میکنند. در اینجاست که ابزارها و نرمافزارهای ایجاد سرنخهای بازاریابی وارد عمل میشوند.
شما تا چه حد دربارهی کاربرانی که از وبسایت شما دیدن میکنند اطلاعات دارید؟ آیا نام و آدرس ایمیل آنها را میدانید؟ به کدام قسمتهای سایت شما سر میزنند؟ پیش و پس از تکمیل فرم موجود در سایت چهکارهایی انجام میدهند؟
اگر قادر به پاسخگویی به این سؤالات نیستید، بهسختی میتوانید باکسانی که وارد وبسایت شما میشوند ارتباط برقرار کنید. اما اینها سؤالاتی است که باید به آنها پاسخ دهید. برای این کار باید از ابزارهای مناسب ایجاد سرنخهای بازاریابی کمک بگیرید.
شما میتوانید از ابزارها و الگوهای متفاوتی کمک بگیرید و بهمنظور ایجاد سرنخهای بازاریابی، آنها را روی وبسایت خود قرار دهید:
الگوی دکمهها فراخوان: بیشتر از ۵۰ الگوی دکمهی فراخوان قابل تنظیم در قالب پاورپوینت وجود دارد که میتوانید با استفاده از آنها دکمههای فراخوان قابل کلیک را روی وبلاگ، صفحهی هدف یا هر جای دیگر روی سایت خود قرار دهید.
سعی کنید برای تمامی مراحل چرخهی خرید، آفرهای جذابی ارائه دهید
همهی افرادی که از سایت شما بازدید میکنند به مذاکره با تیم فروش شما و تماشای دموهای تبلیغاتی شما تمایل ندارند. کسی که در ابتدای چرخهی خرید قرار دارد ممکن است نسبت به یک سری اطلاعات مانند یک کتاب الکترونیکی یا راهنما علاقه نشان دهد، درحالیکه کسی که در انتهای چرخه قرار دارد بیشتر ترجیح میدهد که یک آفر یا دموی رایگان دریافت کند. بنابراین سعی کنید در تمام مراحل خرید در سایت خود، آفرهای جذاب و دکمههای فراخوان مربوط به این آفرها را تعبیه کنید.
تهیهی محتوایی جذاب و ارزشمند برای آموزش و هدایت کاربران بهسوی پروسهی خرید و ایجاد سرنخهای بازاریابی کار چندان سادهای به نظر نمیرسد، بنابراین اگر طی این پروسه، پیشنهادات جذاب و آفرهایی را برای بازدیدکنندگانی که احتمالاً هنوز برای قدم گذاشتن در مسیر خرید، آمادگی لازم را ندارند در نظر نگیرید، بهاحتمالزیاد آنها سایت شمارا برای همیشه ترک خواهند کرد.
اگر میخواهید در شخصیسازی وبسایت خود، در راستای افزایش نرخ تبدیل (کاربر به سرنخ بازاریابی) یکقدم به جلو بردارید از دکمههای فراخوان هوشمند روی وبسایت یا وبلاگ خود استفاده کنید. دکمههای فراخوان هوشمند، توانایی تشخیص جایگاه کاربر -اعم از بازدیدکننده، سرنخ یا مشتری- را در چرخهی خرید دارند و مطابق با این جایگاه کاربران تغییر ماهیت میدهند. این نوع دکمههای فراخوان هوشمند و شخصیسازیشده دارای ۴۲ درصد بازدهی بیشتر نسبت به دکمههای فراخوان ساده هستند.
صفحهی هدف اختصاصی خود را به دکمهی فراخوان سایت خود ضمیمه کنید
ممکن است برای بعضی از مخاطبین، این امری بدیهی به نظر آید، اما متعجب خواهید شد اگر بدانید چه تعداد از شرکتهای بازاریابی برای وبسایت خود صفحهی هدف طراحی نمیکنند!
اساساً کاربرد دکمههای فراخوان این است که کاربر را به سمت یک صفحهی هدف اختصاصی، صفحهای که در آن یک آفر جذاب برای بازدیدکننده در نظر گرفتهشده است، هدایت میکند. توجه داشته باشید که از این دکمه برای بازگشت به صفحهی اصلی استفاده نکنید، حتی اگر دکمهی فراخوان معرف محصول یا برند شماست و نمیخواهید از آن برای دانلود یا ارائهی آفری استفاده کنید، بازهم باید برای آن، صفحهی هدفی را در نظر بگیرید که مطابق با انتظارات کاربر و مرتبط با آنچه او جستجو کرده است باشد. اگر امکان استفاده از یک دکمهی فراخوان را دارید، تمام تلاش خود را بهکارگیرید که به بهترین نحو از این دکمه، بهمنظور تبدیل کاربر به سرنخ بازاریابی استفاده کنید.
بهصورت هدفمند از صفحات و شبکههای اجتماعی استفاده کنید
بسیاری از شرکتهای بازاریابی استفاده از شبکههای اجتماعی را در مراحل اولیهی پروسهی ایجاد سرنخهای بازاریابی در نظر میگیرند، و از این شبکهها بهعنوان یک منبع سودمند و کمهزینه در ایجاد سرنخهای بازاریابی استفاده میکنند، نکتهی کلیدی برای موفقیت در این کار، بهکارگیری هدفمند این شبکهها در مسیر تبدیل کاربر به سرنخ بازاریابی است.
شیوهی کار به این صورت است که مطالبی را که لینک صفحات هدف شما به آنها ضمیمهشده باشد را مرتباً در فیسبوک، توییتر، لینکد این و سایر شبکههای اجتماعی پست میکنیم، و سعی میکنیم آفرهای جذابی را در صفحات هدف خود قرار دهیم. به این امر توجه داشته باشید که حتماً بازدیدکننده را از اینکه در صفحهی هدف چه چیزی در انتظار اوست مطلع سازید. در این صورت انتظارات معقولی را در بازدیدکننده به وجود میآورید.
راه دیگر تبدیل کاربران شبکههای اجتماعی به سرنخهای بازاریابی راهاندازی یک رقابت یا مسابقه است. مسابقه علاوه بر اینکه برای کاربران جالب و سرگرمکننده است، میتواند اطلاعات سودمند بسیاری را در مورد آنها در اختیار شما بگذارد. این یک عمل برد-برد است.
درنهایت سعی کنید از تمامی امکاناتی که شبکههای اجتماعی در اختیار شما میگذارند استفاده کنید. برای مثال: فیسبوک به شما این امکان را میدهد که یک دکمهی فراخوان ساده را متناسب با نیاز خود در بالای صفحه قرار دهید. در این صورت میتوانید بازدیدکنندگان را مستقیماً به وبسایت خود هدایت کنید. در شکل زیر مثالی را در این رابطه مشاهده میکنید:
توییتر امکاناتی تحت عنوان “کارتهای ایجاد سرنخهای بازاریابی” را در اختیار کاربران خود قرار داده است که به شما این امکان را میدهد که بدون اینکه توییتر را ترک کنید یا از دکمهی فراخوان استفاده کنید در پست توییتر خود به ایجاد سرنخهای بازاریابی بپردازید. نام، آدرس ایمیل و نام کاربری بازدیدکننده بهطور خودکار وارد سیستم این کارتها میشود و تنها کاری که کاربر باید انجام دهد این است که روی دکمهی submit کلیک کند تا به سرنخ بازاریابی برند شما تبدیل شود.
کلام آخر: تمامی اصولی که در این مقاله به آنها پرداختیم تنها مقدمات کار هستند. اگر میخواهید در پروسهی ایجاد سرنخهای بازاریابی موفق باشید پیوسته به ارائهی آفرها، دکمههای فراخوان، صفحات هدف و برگههای جذاب و جالبتوجه برای کاربران بپردازید و آنها را در شبکههای مختلف اجتماعی گسترش دهید. سعی کنید مرتباً با تیم فروش خود در ارتباط باشید و از اینکه سرنخهایی متناسب با حرفه و استراتژیهای شما ایجاد میشوند اطمینان حاصل کنید. آخرین نکته و شاید مهمترین نکته این است که هیچگاه از ارزیابی مراحل کار دست نکشید، هر چه قدمهای حسابشدهتری بردارید و مراحل کار را به محک بگذارید کیفیت پروسهی ایجاد سرنخهای بازاریابی بالاتر میرود و درنتیجه حرفه و درآمد شما رشد بیشتری پیدا میکند.
بسیار عالی…
خیلی اشتباه است که «Inbound Marketing» را «دورن سو» ترجمه کرده اید. این کلمه الان به عنوان «بازاریابی درونگرا» جاافتاده است و ترجمه شما هرچند جالب تر و مقبول تر است باعث می شود مخاطبان سر در گم شوند و همچنین نتوانند با جستجو به مطالب دست پیدا کنند.
ممنون از توجه تون به مطلب و نظر سازندتون😊